پنج قدم از بلاغت کهن
بلاغت مانند مواد مخدر است: استفاده تعیین میکند که این یک چیز خوب است یا یک سم.
بلاغت در آلمان از شهرت خوبی برخوردار نیست و این قطعاً مربوط به عمل بلاغت رژیم نازی است. از آن زمان ، بلاغت به عنوان ابزاری برای سوء استفاده دیگران از طریق زبان برای اهداف خاص خود استفاده میشود. اما جمله فوق در مورد پزشکی کاربرد دارد: استفاده تصمیم میگیرد که آیا لفاظی وسیلهای برای دستیابی به اهداف خوب یا بد است یا خیر.
تصویر عمومیلفاظیها برای چندین دهه در حال تغییر است - احتمالاً با الهام از افرادی همچون والتر جنس ، اولین دارنده تنها صندلی لفاظی آلمان در توبینگن. از آن زمان ، به طور فزایندهای برای عموم مردم روشن شده است که دانش بلاغی برای هر کسی که میخواهد از زبان خود برای ترغیب افراد دیگر استفاده کند - حتی اگر ظاهراً هنوز کلمه به همه جا نرسیده است ، برای مردم آشکار شده است ، همانطور که با عملکرد بلاغت غم انگیز در بوندستاگ نشان میدهد.
بلاغت برای اولین بار در یونان باستان توسعه یافت. بلاغاتی مانند Gorgias ، Isokrates یا Demosthenes هنوز نمونههای برجستهای از تعلیمات هستند ، نوشتههای نظری ارسطو (" بلاغت ") ، سیسرو (" Orator ") یا Quintilian (" آموزش Orator ") هنوز هم گنجینههای مهم و منبع الهام برای هر کس علاقه مند به بلاغت باشد.
پنج مرحله تولید
بلاغت باستان در مجموع پنج مرحله دارد که در آن یک سخنرانی نوشته و گفته میشود. سیسرو (Brut. 214) میگوید: "هیچ کس که میخواهد سخنگو باشد ، نمیتواند یکی از این نکات را نادیده بگیرد ، و ما نمیخواهیم اینجا انجام دهیم.
1. کشف مواد ( موجودی )
از نظر منطقی ، اولین قدم برای یافتن مبحث خود است. از ثروت اطلاعات و موقعیتها ، گوینده به دنبال "موضوع خود" است. او یک فرضیه را مطرح میکند ، موارد خاص فردی را جمع میکند و مهمتر از همه ، به دنبال استدلال برای و مخالف تز خود میباشد. این جستجوی استدلالها وظیفه اصلی در این مرحله است و برای کمک به آن ، ادبیات بلاغی باستان مقولات جستجو را ایجاد کرده است که با استفاده از آن میتوان استدلالهای مربوط به شخص یا مسئله را پیدا کرد. این مجموعهها بیشتر به عنوان "موضوعات" گفته میشوند و غالباً بسیار گسترده هستند. برای مثال استدلالها مباحثی از قبیل موقعیت اجتماعی ، ملت ، مذهب ، تربیت ، سن و غیره است. از همه این زمینهها میتوان برای توسعه استدلالهای شخصی شما در صورت لزوم استفاده کرد.
2. طرح کلی ( وضع )
استدلالها طبقه بندی شده و ساختار یافته اند. این یک ساختار کاملاً منطقی نیست ، بلکه ساختاری است که در حد امکان مناسب باشد و برای مخاطب قانع کننده باشد. برای این مدلهای مختلفی وجود دارد. یک نظم ضد انحصاری دو بخشی (علیه - برای پایان نامه) و یک دستور سه بخشی (مخالف برای) اغلب (و رایج) رایج بودند. نکته قابل توجه ، ترتیب پنج قسمتی (برای-مقابل-برای-مقابل-برای) است ، که همچنین مطابق با پنج اثر درام کلاسیک است. در اینجا مهم است که قوی ترین استدلال همیشه در انتها مطرح میشود ، با آرایش پنج قسمتی دومین استدلال در آغاز ذکر شده است. در اینجا نیز باید توجه داشت که این ترتیب محدودیتهاست: بحث در مورد تعداد زیادی از استدلالها که باعث برهم خوردن هر شنونده میشود ، منطقی نیست.حداکثر پنج آرگومان (3 برای ، 2 مخالف) را محدود کنید.
3. سبک سازی ( elocutio )
ارسطو (384-322 قبل از میلاد)
علاوه بر اولین قدم (کشف ماده) ، سبک سازی گسترده ترین مرحله در ادبیات بلاغت باستان است. استدلالهایی که تاکنون گردآوری شده است باید به شکلی براق زبانی ارائه شود. تعداد بسیاری از چهرههای بلاغی (استعاره ، استعاره ، ابرقابل ...) یا ساختارهای هنری (موازی سازی ، آشفتگی ...) وجود دارد که هنوز هم میتوان از این دروس آلمانی مطلع شد. در مقایسه با کاربرد کهن ، باید با چهرههای مختلف بلاغی مراقب باشید ، زیرا آنها به گوش امروزی مصنوعی هستند. با این وجود ، باید توجه به زیبایی زبان با نگرانی اساسی کهن روبرو شد که البته این باید هم برای نگرانی و هم برای مخاطب متناسب باشد.
4. به یاد داشته باشید ( و memoria )
توانایی حفظ کردن در دوران باستان بسیار مورد توجه قرار گرفته بود. کتب درسی باستان اغلب حاوی دستورالعملهای بسیار دقیقی در مورد چگونگی داخلی سازی مطالب است. یک مثال هنوز هم در لفاظی که کوینتیلیان به آن واگذار کرده است بسیار محبوب است: خانه. شما با فکر کردن به استدلالی که باید به عنوان پنج اتاق مورد نظر در نظر گرفته شود ، سخنرانی را به خاطر میآورید. در هر اتاق تعدادی اشیا وجود دارد که محتوای واقعی گفتار را تشکیل میدهند. از یک طرف ، این روش به یادآوری مطالب به شکلی مرتب شده کمک میکند ، از سوی دیگر ، در صورت سیاه بودن نیز به شما کمک میکند: دریغ نکنید ، اما "به اتاق بعدی" بروید ، این استدلال به طور معناداری ادامه مییابد.
سخنرانی پنجم ( اکتیو )
یک گفتار نه تنها از کلمات زندگی میکند بلکه از بیان و حرکات صورت ، از کل وضعیت ، از صدای بلندگو ، سرعت صحبت او ، حجم و غیره نیز زندگی میکند. این موارد باید برای هر گفتار فردی تمرین شود و برای این که آیا سخنرانی میرسد یا نه. این مرحله در درجه اول احساسات شنوندگان را هدف قرار میدهد. یک گفتار نه تنها از محتوا بلکه در اصل با نحوه انتقال این محتوا زندگی میکند. ارسطو در بلاغت خود (8:14) مینویسد: "واضح است که کسانی که از تأثیر کلمات او از طریق حرکات ، هدایت صدا ، لباس و بازیگری به طور کلی حمایت میکنند ، به احتمال زیاد موجب دلسوزی میشوند." کلمه کلیدی "بازیگری" نیز اشاره دارد. در معرض خطر بزرگ: اگر اینگونه نباشد ، این موارد باید متناسب با بلندگو باشد
نتیجه
صحبت کردن روشی اساسی برای ارتباط افراد با یکدیگر است. یونانیان نخستین کسانی بودند که نگاه بسیار نزدیک به این درک و بهبود آن کردند. نگرانی از طراحی زبان خود به گونهای که آنچه شما میخواهید بگویید به طور قانع کنندهای توسط شنونده دریافت میشود ، هنوز هم امروزه اهمیت دارد. شاید بلاغتهای باستان نسبت به این هنر باستانی کنجکاو بوده و به بررسی و بهبود زبان خود کمک کنن